دعاي باران چرا؟ دعاي عشق بخوان! اين روزها دلها تشنه ترند تا زمين ها، خدايا کمي عشق بيار

بگذار عشق خاصيت تو باشد، نه رابطه خاص تو با کسي

چه رنجي است لذت ها را تنها بردن، و چه زشت است زيبايي ها را تنها ديدن

هيچکس آنقدر فقير نيست که نتواند لبخندي به کسي ببخشيد، و هيچکس آنقدر ثروتمند نيست که به لبخندي نياز نداشته باشد

هميشه تصور کن که توي يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني، پس مراقب باش به طرف کسي سنگ نندازي، چون اول دنياي خودتو ميشکني

هرگز فراموش نخواهم کرد که براي داشتن تو، دلي را به دريا زدم که از آب، واهمه داشت

اگر نميتوانم عشق راستين تو باشم، بگذار باعث سرگرمي تو باشم، اما مرا اين طور ترک نکن

 اين فاصله ها که بين ما بسيارند / از بودن ما کنار هم بيزارند / يک روز براي ديدنت ميآيم / اما اگر اين فاصله ها بگذارند

تقصير ما نيست که بر روي حرفهايمان نمي مانيم، ما بر زميني زندگي ميکنيم که هر روز خودش را دور ميزند

سلام، خوبي؟. يه چيز ميگم بگو باشه! يه ماچ ميدي دلم واشه؟!

يکباره بهانه اي به سر خواهم کرد / تن پوش غم از قلب به در خواهم کرد / بر شوق رسيدن تو دل خواهم داد / هم دوش هواي تو سفر خواهم کرد